سلام . اومدم با يه پارت جديد
چرا وايسادي منو نگاه ميكني برو ادامه
پارت دوم
سلام بانوي من
از زبان مرينت :
وااي ادرين به كلويي گفت شامپانزه الانكه از خنده روده بر شمم وايييي(وجي : ميگم احيانا اشتباه نشنيدي؟؟) نه وايسا اين صدا از كجا مياد ؟؟؟؟(وجي :من تو مغزتم ,من وجدانتم .از اشناييت خوشبخت نيستم چون بايد گيرادمي مثل تو بيفتم اييي خدااااااا) تو وجدان مني !!مگه من چمه ؟ منم خوشبخت نيستم چون معلومه چه وجي يا وجدان پرويي دارم (وجي : بيه من ميگي پرو دماري از روزگارت در بيارم كه سلول هاي پرنده تو مغز به حالت گريه كنن. په نه بابات تامم !!خب وجدانتم ديگه . خب خري ديگه )برو بابا حوصلتو ندارم . زود باش برو وگرنه مغزمو ميدم دكتر مغز دربياره بشه اخرين روز هاي پرفسوري خودم و عمر شما!!!!!!!( وجي :باشه بابا رفتم . يه كلاس كنترل خشم برو داداچ سيعني ابجي ) زووووووووووووددددددددبرووووووووووووووووووووووووووووووووووو(وجي : رررررررفففففففتتتتتتتتتتتتممممممممممممم)
راوي خوجملتون : انقد اين دوتا احمق مشغول كل كل بودن يهو اليا زنگ زد .
اليا : سلام مري جونم
مرينت:سلام الي جونم !!چيشده يادي از ما كردي در واقع يه 5 دقيقه پيش زنگ زدي.
اليا : مرينت زود بيا پارك هميشگي!!!!
مرينت : برا چي ؟ چيشده ؟
اليا : يه سوپر ويلن حمله كرده . زود باش بيا ! حدس بزن اسمش چيه ؟؟چيي ها ميگه مرينت كجاييي نه نيا تروخدا ااا خودم ميگم كيه يه اسم خنده دارم داره اسمش خانم شامپانزس ( با شنيدن كلمه شامپانزه مرينت وسط پريدحرفشو گفت كلوييي!!!)
اليا : اره خودشه زود باش قايم شو داره مياددد سراغت ها چيي منووووووووگرفتتتتتتتت: كممممممممممممكككككككككك
مرينت : اليا در خطره تيكي خال ها روشن !!
در پارك
ليدي باگ : هي شامپانزه خانم دنبال چيزي ميگردي !
خانم شامپانزه ( راوي داره ولو ميشه بس كه خنديد فكر كنم بايد اسمشو مزاشتم شارلاتان )ليدي باگ منتظرت بودم تا حسابتو برسم .
راوي : انها مشغول جنگ شدن شامپانزه خيلي قوي بود
در اتاق ادرين * از ازبان ادرين
مشغول ديدن كارتون ميراكلس كه توماس استروك ساختش نگاه ميكردم ( اخيي بچم 6 سالشه برنامه كودك ميبينه )( اون توماس كه جرمي ساختشو خود توماس شرور شد فصل 3) كه گوشيم الارم داد ناديا شاما ك بود : خبر فوري يك سوپر ويلن به پاريس حمله كرده و ليدي باگ مشغول جنگيدن باهاشه ولي خبري از كت نوار نيست .
ادرين : پلگ پنجه ها بيرون . كااات دستم عوف شده