سلام لاوام
اومدم با يك پارت جديد
اين روزا نظر نمي دادينپارت ميدادم برا پارت بعدي 7 نظر ميهوام . وگرنه از داستان خبري نيست
پارت پنجم
از بان ادرين
وقتي استاد ورد رو خوند شنيدم كه گفت جانشين او ادرين اگرست هست .
( مرينت =& ادرين =$ مستر =#)
$ : مرينت !!
& :بله
$: ميگم ....
كه يهو مستر با لحني مهربون ميگه :
#: شما ها كي هستيد ؟
&: امم ما
$: ما از همسايه بغلي هستيم صدا داد اومد گفتيم بيايم ببنينيم چه خبره , درم باز بود .
#: اها . خيلي ممنون كه به فكرم هستين راستش من داشتم به اين فكر ميكرردم كه به چين برم
تز زبان مرينت
يعني اتاد راسي راسي حافظشو از دست داده( وجي : اره منم نگرانشم / از كي تاحالا وجي ريز ما احساس داره / وجي : فلفل نبين چه ريزه بشكن ببين چه تيزه /برو حوصلتو ندارم / جي : نميريم / نكنه دلت ميخواد برم پي دكتر مغز / وجي : نه غلط كردم گه خوردم يا حضرت ميراكلس يا حضرت مرينت الفررررراااااررررر ... كاتتتتتتتت . باي لاوام . مبدونم كم بود .